ستاره‌هایی که دیگر نور ندارند

ریحانه اسکندری: شاید سخت ترین چیز برای یک طرفدار فوتبال فکر کردن به لحظه ای است که آخرین بازی اسطوره فوتبالی اش در مستطیل سبز را می بیند. شاید حتی هیچ آمادگی برای چنین روزی وجود نداشته باشد، قطعا خداحافظی هر اسطوره و از همه مهم تر طوری که سال های پایانی فوتبالیش را پشت […]

ریحانه اسکندری: شاید سخت ترین چیز برای یک طرفدار فوتبال فکر کردن به لحظه ای است که آخرین بازی اسطوره فوتبالی اش در مستطیل سبز را می بیند. شاید حتی هیچ آمادگی برای چنین روزی وجود نداشته باشد، قطعا خداحافظی هر اسطوره و از همه مهم تر طوری که سال های پایانی فوتبالیش را پشت سر می گذارد، مورد توجه همه طرفداران فوتبال است.

جالب این جاست که هر بازیکن خاطره انگیز فوتبال، به شکلی خاص این دوران را پشت سر گذاشته. برخی کاملا در سکوت، برخی در اوج، برخی با حواشی و حمله رسانه ها، اما آن چه که بین همه خداحافظی ها مشترک است این است: «حسرت و دلتنگی»

این روز ها و پس از پایان جام جهانی برای تیم ملی پرتغال، بیشترین صحبت ها حول محور رونالدو است. ابر ستاره تاریخ فوتبال جهان. مردی که بار بزرگی از رویاپردازی های فوتبال را به دوش کشیده و می‌کشد. افتخارات تمام نشدنی و رکورد هایی که بعید به نظر می رسد از چنگش در بیاید. ۱۷ سال در اوج و بالاترین سطح فوتبال جهان، کاری که هر کسی از پسش بر نمیاید. صحبت از افتخارات رونالدو به نظر مسخره می آید، چون بعید است کسی در دنیا نداند کلکسیون رونالدو، تا چه اندازه از افتخارات بزرگ و کوچک پر است. رونالدویی که اکنون ۳۸ سال دارد و شاید درک این موضوع برای هر کسی آسان نباشد. شاید واقعا خیلی از طرفداران و کارشناسان نمی توانند ۳۸ ساله بودن او را درک کنند. رونالدو، در ۳۸ سالگی هنوز هم در سلامت ترین حالت جسمانی است اما در هر حال او رونالدوی رئال مادرید نیست. شاید همه انتقاداتی که به سمت رونالدو به حرکت در آمد مربوط به دورانی است که او به منچستریوناتید منتقل شروع شد. جایی که منچستر دیگر طاقت رونالدو را طاق کرد. شاید او اصلا انتظار این اتفاقات را نداشت. منچستر و الکس فرگوسن، منچستریونایتد و یاد روزهای قدیم. روزهایی که پیراهن شماره ۷ بر تن رونالدو ابدی شد. اما هیچ چیز آن طور که انتظار داشت پیش نرفت. چالش ها و درگیری های رونالدو و باشگاه منچستریونایتد هر روز بیشتر بیشتر می شد تا این که رونالدو پیش از جام جهانی مصاحبه ای علیه این تیم انجام داد. او از همه فشار هایی که در آن مدت در منچستر متحمل شده بود گفت و تاکید داشت این کار را برای آگاهی و احترام طرفدارانش انجام می دهد. اما باز هم ماجرا آن طور که رونالدو انتظار داشت پیش نرفت. برخی از منتقدان و مردم در جبه مخالف او ایستادند و مدعی شدند این کار رونالدو بی شرمانه و از سرخودخواهی است. رونالدو احتمالا با قلبی شکسته پیراهن پرتغال رابه تن کرد و برای رویای جام جهانی شروع به مبارزه کرد. رویایی که خودش دیگر آن را تمام شده می داند. تراژدی غم انگیز از دو بازی آخر پرتغال در جام جهانی مقابل سوئیس و مراکش که در آن ها رونالدو نیمکت نشین بود. تلخ و حتی شبیه زهر. شاید به راحتی غم، نه خشم و فقط غم در صورت او دیده می شد اما او همچنان پا به پای تیم و تصمیمات سرمربی در حرکت بود. سوت پایان بازی پرتغال مراکش، اول فقط یک باخت بود، تا لحظه ای که دوربین روی گریه های یک ابرقهرمان پرتغالی رفت. شاید در آن لحظه همه طرفدارانی که از رونالدو خشمگین بودند و همه کارشناسانی که با هر روشی او را کوبیده بودند فقط به گریه های او، آخرین جام جهانی اش و همه چیزی که در این مدت طولانی تجربه کرده بود فکر کردند. ساعاتی بعد خبر آمد رونالدو قصد خداحافظی از مستطیل سبز را دارد، خبری که هنوز از صحتش اطلاعاتی وجود ندارد. رونالدو بعد از حذف از جام جهانی گفت: «قهرمانی در جام جهانی با لباس پرتغال، بزرگترین و بلند پروازانه ترین رویای دوران حرفه ای من بود. با تمام توانم در زمین حاضر شدم و هرگز از مبازه برای رسیدن به این رویا دست نکشیدم. متاسفانه این رویا تمام شد»

هنوز کسی نمی داند رونالدو برای ماندن و رفتن از فوتبال چه در سر دارد، اما ان چیزی که قطعی است، این است که شاید رونالدو، در این سال های آخر دوران حرفه ایش، لایق این اندازه حمله نبود.شاید سال ها بعد، وقتی رونالدو دیگر پا به توپ نیست، مردم پرتغال و هوادارن چند صد میلیونی رونالدو هرگز سرمربی پرتغال را به خاطر نیمکت نشینی او نبخشند. چیزی که اهمیت دارد این است که این روزها برای همیشه در دوران حرفه ای رونالدو ثبت می شود و بعدا از این روزهای سخت یا عجیب و غریب به عنوان سال های پایانی رونالدو در فوتبال یاد می شود.

ستاره‌هایی که دیگر نور ندارند

بله، همان طور که مشخص است هر بازیکنی به شکل خودش از فوتبال کناره گیری می کند و سال های آخر خودش را با ویژگی های خاص خودش پست سر می گذارد. شاید بد نباشد به همین بهانه نگاهی به آخرین سال های دوران حرفه ای چند اسطوره دیگری فوتبال بی اندازیم.

علی دایی

علی دایی شرایطی شبیه به رونالدو داشت. سال ها آخر بازیش علی رغم روزهای درخشانی که پشت سر گذاشته بود، پر از حواشی و انتقاد از سوی طرفداران و رسانه ها بود.شاید بخشی از دلایلی که محبوبت او را تحت تاثیر قرار داده بود استفاده غیر منطقی برانکو از او در زمین بود. بعد از پایان دوران بازی گری به سمت سرمربی گری رفت. شاید حضور او در قامت سرمربی و قهرمانی باشگاه سایپا محبوبیت او را بین مردم برگرداند. البته این فقط شروع کار بود، حضور هم زمان او در تیم ملی و باشگاه سایپا به عنوان سرمربی باز آماجی از انتقادات را به سوی او روانه کرد. برخی از کارشناسان و مردم معتقد بودند او در لیست تیم ملی با بی عدالتی بازیکن های زیادی را از باشگاه خودش دعوت کرده است، در شرایطی که سایپا در نیمه های جدول قرار داشته و شرایط خوبی نداشته است. دعوت نکردن او از بازیکنان بزرگ مثل، مهدوی کیا و علی کریمی و از آن طرف نبودن بازیکنان خوب باشگاه های فولاد خوزستان، استقلال اهواز و صنعت نفت آبادان فشار هارا روی او بیشتر کرد.

سال ۸۷ بود که علی دایی از محمد مایلی کهن به خاطر حرف هایی که در موردش زده بود شکایت کرد و کار به بازداشت مایلی کهن در زندان اوین هم کشید، سرآخر هم وساطت های وزیر ورزش باعث شد دایی شکایتش را پس بگیرد.

ستاره‌هایی که دیگر نور ندارند

دیوید بکام

در سال ۲۰۰۰ برای اولین بار بازوبند کاپیتانی را به بازو بست، در دیدار دوستانه انگلیس با ایتالیا، پیراهن منچستریونایتد را به تن داشت و در همان پیراهن رشد کرد تا سرانجام سال ۱۹۹۷ قهرمان لیگ انگلیس شود. از بارسلونا پیشنهاد جدی داشت ولی انتخابش رئال مادرید بود. سال های اوج. او دست از پیشرفت نمی کشید و هر لحظه در حال بهتر شدن بود. نگاه ها به دیوید بکام بود، ستاره فوتبال. بعد از حضور در رئال مادرید، لس آنجلس گالکسی و آث میلان، انتخاب او برای آخرین سال هایش در مستطیل سبز پاری سن ژرمن بود.

۲۰۰۴، سالی بود که ضعف های بکام به چشم آمد. از اخراج در دیدار انگلیس و ترکیه و قرار دادن تیم در یک بحران، تا عملکرد ضعیفش در یورو ۲۰۰۴، جایی که او با از دست دادن دو پنالتی حساس موجبات حذف تیم ملی انگلستان را از گردونه این رقابتها فراهم کرد.دیوید بکهام در سال ۲۰۰۶ در جام جهانی آلمان به همراه تیم انگلستان به مقامی دست نیافت و پس از اتمام جام جهانی و تعویض مربی انگلستان اعلام کرد دیگر نمی خواهد در تیم ملی انگلستان بازی کند.

کاپلو با دعوت دوباره از بکهام بازوبند کاپیتانی را مجدداً به او داد و در بازی دوستانه مقابل آمریکا طی مراسمی از بکهام بابت صدمین بازی ملی تجلیل شد.دیوید بکام می سال ۲۰۱۳ در صفحه فیس‌بوک خود با وجود دریافت پیشنهاد تمدید قرارداد با باشگاه پاری سن ژرمن به مدت یک سال دیگر تصمیم گرفت از دنیای فوتبال خداحافظی کند و به ۲۰ سال حضور خود در مستطیل سبز پایان دهد.

بکام در اواخر ژانویه ۲۰۱۳ در تمرینات آرسنال شرکت کرد ولی آرسن ونگر مربی این تیم به جذب او علاقه‌ای نشان نداد. سرآخر بکهام با قرارداری ۵ ماه به پاری سن ژرمن رفت و تمام مبلغ دریافتی خود از این تیم را صرف امور خیریه کرد. در ۱۶ می ۲۰۱۳، بکام اعلام کرد که پس از فصل جاری که در آن به قهرمانی زودرس نیز دست یافته بود، از فوتبال خداحافظی خواهد کرد. همین هم شد، او در حالی که پیراهن پاری سن ژرمن را به تن داشت مستطیل سبز را ترک کرد، در دقایقی پر از گریه و اندوه، برای خودش، طرفدارانش و همه کسانی که تجربه بازی با این ستاره انگلیسی را داشتند.

ستاره‌هایی که دیگر نور ندارند

لوئیس فیگو

ببر قرمز پرتغالی، هافبک درخشان تیم های اسپورتینگ، بارسلونا، رئال مادرید و اینتر میلان. بازیکنی که یی از جنجالی ترین ترانسفر های تاریخ را به نام خود دارد، جایی که او در سال ۲۰۰۰ به صورت مستقیم از باشگاه بارسلونا به رئال مادرید با مبلغی بالاتر از ۵۰ میلیون یورو منتقل شد. او در سال ۲۰۰۹ در شرایطی از فوتبال خداحافظی کرد که ۱۲۷ بازی ملی در کارنامه خود داشت او که نامش بین ۱۰۰ بازیکن برتر تاریخ فوتبال در سایت فیفا قرار دارد حواشی زیادی برای خداحافظی نداشت. شاید بزرگ ترین دردسر او همان انتقال از بارسالونا به رئال مادرید بود که باعث خشم زیاد هواداران و پرتاپ سر خوک به سمت او شد. او پس از پایان دوران بازی اش فوتبال را رها نکرد به کار های مدیریتی فوتبال روی آورد، از کاندید شدن برای انتخابات ریاست فیفا تا امروز که در هیئت مدیره باشگاه اینتر میلان است.

ستاره‌هایی که دیگر نور ندارند

رونالدینیو

پاری سن ژرمن، بارسلونا، آث میلان، اتلتیکو مینیرو و …، او سابقه درخشانی در همه این تیم ها داشت. رونالدینیو در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۸ برای همیشه از فوتبال حرفه‌ای اعلام کناره‌گیری کرد. سال ها آخر فوتبال او به واسطه اشتباهاتی که توسط خودش و برادرش انجام شد، محبوبیت او را به شدت تحت تاثیر قرار داد و از شدت آن کاست. او که در سال ۲۰۱۱ با کوکاکولا قرارداد داشت، به دلیل نوشیدن پپسی در یک نشست خبری مجبور به لغو قرارداد شد و جریمه سنگینی را متحمل شد.

در سال ۲۰۱۹ اموال متعلق به رونالدینیو به همراه گذرنامه‌های برزیلی و اسپانیایی او به دلیل مالیات و جریمه‌های پرداخت نشده مصادره شدند. در مارس ۲۰۲۰ او در کشور پاراگوئه توسط پلیس به علت استفاده از گذرنامه جعلی برای ورود به این کشور، مورد بازجویی قرار گرفت. رونالدینیو و برادرش حاضر به پرداخت جریمه نشدند و در نتیجه بازداشت شدند و ۵۷ مورد املاک آن‌ها و همچنین گذرنامه دو برادر توقیف شد. در همان ماه، یک پرونده پولشویی ۵۰ میلیون دلاری برای رونالدینیو باز شد. او که در زندانی در آسونسیون زندانی بود در یک رقابت فوتسال شرکت کرد و به همراه تیمش برنده شد. آنها در فینال ۱۱–۲ پیروز شدند. رونالدینیو ۵ گل به ثمر رساند و به ۶ گل دیگر کمک کرد. دو برادر با سپردن وثیقه ۱/۶ میلیون دلاری از زندان بیرون آمد. همه این ها سبب شد تا او در دورانی که می توانست شروع درخشش باشد برای همیشه فوتبال را کنار بگذارد، آن هم در شرایطی که تا این اندازه تصویر سیاهی از او برای طرفدارانش ساخته شده بود.

ستاره‌هایی که دیگر نور ندارند

بیشتر بخوانید:

۲۵۸۲۵۴