خوب‌ها و بدها و مبصرانی که مدیران فرهنگی شده‌اند/ ساترا در را بر همان پاشنه می‌چرخاند

حسین قره: سعید مقیسه، رئیس سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر (ساترا) می‌گوید: «از ابتدای امسال برخی آثار صداوسیما به‌صورت رایگان در اختیار رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر قرار گرفته و در همین ماه (آذر)، ۲۴۹ قسمت محتوای فیلم و سریال در اختیار پلتفرم‌ها قرار خواهد گرفت.» او تأکید کرده است که رویکرد […]

حسین قره: سعید مقیسه، رئیس سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر (ساترا) می‌گوید: «از ابتدای امسال برخی آثار صداوسیما به‌صورت رایگان در اختیار رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر قرار گرفته و در همین ماه (آذر)، ۲۴۹ قسمت محتوای فیلم و سریال در اختیار پلتفرم‌ها قرار خواهد گرفت.» او تأکید کرده است که رویکرد فعلی این سازمان تعامل با پلتفرم‌ها است.

صحبت‌های مقیسه در گفتگوی مفصل با ایسنا در حالی است که در آذرماه تلویزیون از سایت آپارات به دلیل نشر آثار صداوسیما در آن پلتفرم شکایت کرد. بنا به نوشته محمدجواد شکوری‌مقدم مدیرعامل آپارات، در این حکم (شکایت)، با عدم توجه به کاربر محور بودن آپارات، مسئولیت محتواهای صداوسیما که توسط کاربران در سایت آپارات بارگذاری شده را متوجه مدیر سایت دانسته‌اند.

فارغ از این شکایت، پرسش اصلی این است که صداوسیما کدام محتواها و سریال‌ها را می‌خواهد به پلتفرم‌ها بدهد. اگر سریال‌هایی است که صداوسیما آن‌ها را به دلایل ممیزهای تازه و اضافه شده قادر به بخش آن نیست، می‌خواهد به پلتفرم‌ها ارائه کند تا آنان پخش کنند که قضیه متناقضی بیرون می‌زند. اگر آن سریال‌ها قابلیت پخش دارند، چرا همان ممیزهای برای ساخت آثار تازه در بخش شبکه نمایش خانگی و در تلویزیون اجرا می‌شود و هرروز به بن‌بست‌های نوشتن و ساختن آثار تازه اضافه می‌کند. اگر هم روغن ریخته را نذر کرده است و همان سریال‌های بارها تکرار شده خود را می‌خواهد به پلتفرم‌ها بدهد، اگر آن آثار مخاطب داشت در همان تلویزیون دیده می‌شد و گوهری بود که امتیازش به رقیب نمی‌رسید.

فرض بگیریم که این محتوای تصویری ۲۴۹ قسمته (که حدود همین میزان ساعت یا نهایتا دو برابر این ساعت خواهد بود) برنامه‌ها، فیلم و سریال‌های بسیار خوبی هستند؛ اما باز مسئله اینجاست که این میزان قسمت/ساعت دقیقاً چه بخشی از درد کمبود محتوا تصویری در کشور را جبران می‌کند. مسئله رکود در تولید است که ساترا باید برای آن برنامه داشته باشد، انباشت ممیزی مسئله اصلی است که ساترا باید برای آن راه‌حلی داشته باشد.

خوب‌ها، بدها و صف و کلاس پلتفرم‌ها

مقیسه البته تبصره‌ای هم به این امکان اضافه کرده و آن اینکه اگر پلتفرم‌ها خلاف نکنند و امتیاز بگیرند، این محتوا به آن‌ها اختصاص خواهد یافت و می‌توانند از آن درآمدزایی کنند.

مقیسه تأکید کرده است: «ما یک نظام رتبه‌بندی داریم. رسانه‌ها در ابتدای صدور مجوز از ۱۰۰ امتیاز، ۵۰ امتیاز دارند. به‌واسطه فعالیت مثبت‌شان امتیاز مثبت می‌گیرند و به اقتضای تخلفات‌شان، امتیاز منفی می‌گیرند. هر وقت می‌خواهیم حمایت کنیم به تراز مثبت آن رسانه نگاه می‌کنیم در غیر این صورت اگر تراز منفی باشد مشمول این حمایت نمی‌شود.»

اینکه ساترا خودش را در جایگاه مدیر مدرسه و مبصر کلاس می‌بیند که اگر خوب باشید امتیاز می‌گیرید و اگرنه امتیاز به شما تعلق نخواهد گرفت، مصداق دور بودن این سازمان از واقعیت‌های جامعه است. اینکه ساترا خود را در جایگاهی فراتر از مردم می‌بیند و می‌گوید من امتیاز می‌دهم من مشخص می‌کنم، معنایش این است که من قیم مردم هستم. درحالی‌که پلتفرم‌ها در جهان نه بر اساس خواسته مدیران که بر اساس ذائقه مردم خود را متوازن می‌کنند. در این نکته هیچ تردیدی نیست که همه جای جهان به دنبال ساخته فرهنگی هستند و می‌خواهند ذائقه مردم را بر اساس بافتار فرهنگی خود تقویت کنند؛ اما مسئله این است که این دو درهم‌تنیده است و با دستور و امتیاز و خوب‌ها و بدها به دست نمی‌آید. کافی است به اطراف خودمان در آسیا نگاه کنیم، هند، ترکیه، جهان عرب و این روزها کره جنوبی در حال تسخیر فضاهای فرهنگی هستند، آن‌ها روایت‌های خودشان را می‌کنند، ولی مسئله پذیرش مردم است، اگر مردم چه در سطح محلی و بعد در سطح منطقه‌ای و بالاتر از آن، سریال، فیلم یا هر محصول فرهنگی دیگری را نپسندند، آن اثر و پلتفرم سازنده آن، از دایره انتخاب‌ها خارج خواهند شد. در این تردیدی نیست.

خوب و بدها و مبصرانی که مدیران فرهنگی شده‌اند/ ساترا در را بر همان پاشنه می‌چرخاند

بیشتر بخوانید:

تکلیف ساترا چه می‌شود؟

نوشتن پیش‌نویس بدون در نظر گرفتن واکنش ساترا و ارشاد

سلیقه شخصی ساترا مخاطبان را به سمت ماهواره برده است

انباشت مجوزها و معطل ماندن آثار

نکته دیگری که مقیسه در ادامه گفتگو به آن اشاره می‌کند، صدور مجوز ساترا است، او می‌گوید: «ساترا سه نوع مجوز صادر می‌کند، مجوز ایجاد رسانه، مجوز تولید و مجوز انتشار. مجوز تولید در مرحله‌ فیلمنامه و طرح قبل از ساخت و مجوز انتشار هنگام اتمام ساخت و تطبیق با آنچه باید ساخته می‌شد، صادر می‌شود.»

متأسفانه یکی از بحران‌های بزرگ سرزمین ما انباشت مجوز برای انجام هر کاری است، درحالی‌که بسیاری از صاحب‌نظران جهانی اقتصاد تأکید دارند که به‌عنوان‌مثال جهش اقتصادی سنگاپور مدیون حذف مجوزهای دست و پاگیر بوده و توصیه می‌شود تا همه کشورها با کاهش مجوزها و بوروکراسی به افزایش تولید و حرکت چرخ‌های اقتصادی کمک کنند، اما ما کماکان درگیر مجوزها و اجاره‌ها هستیم و هرروز یک لایه به لایه پیشین اضافه می‌شود. ساترا نظارت می‌خواهد حالا فارغ از دلایلی که دارد اما این مجوز یک‌بار می‌تواند در آغاز تولید صادر شود، اینکه ساترا و هر نهاد دیگری به دنبال آن است تا اختیار خودش را افزایش داده و کماکان از زاویه قدرت و اختیار با هنرمند و سازنده و تولیدکننده برخورد کند، قطعاً فضای فرهنگی نه در دست هنرمندان و تولیدکنندگان داخلی که در اختیار رقبایی است که تنگناهای کمتری را برای سازندگانشان ایجاد کرده‌اند.

شما با فیلتر برنده‌اید

رئیس ساترا در ادامه گفتگویش در پاسخ به این پرسش که آیا تمام محتواهای موجود در پلتفرم‌ها یا رسانه‌های فضای مجازی مورد تأیید ساتراست، پاسخ منفی داده و تصریح می‌کند: «برخی محتواها مجوز ممیزی پیشینی ندارند و فعلاً ممیزی و نظارت در فضای مجازی گاهی اوقات پسینی است، مثل شبکه‌های کاربر محور که ممیزی‌های ماشینی دارند و به‌غیراز آن ممیزی پسینی دارند. ممیزی پسینی هم گاهی اوقات مبتنی بر گزارش‌های مردمی است که بررسی در قبال آن صورت می‌گیرد و اگر نکته‌ای داشته باشد به پلتفرم تذکر داده می‌شود که محتوا را حذف کند. البته به این سمت پیش می‌رویم که به‌زودی همه محتوای حرفه‌ای در رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی دارای ممیزی پیشینی باشند، اما در حال حاضر مردم به اعتماد اینکه این رسانه از ساترا مجوز دارد، نباید ممیزی ساترا یا صداوسیما را بر آن حاکم بدانند.»

ساترا این قدرت و ممیزی پیشینی و پسینی را فقط در این شرایط به دست آورده است که تمام پلتفرم‌های خارجی فیلتر هستند و با ممیزهایش راه ساخت بخش خصوصی را تنگ کرده است. اقدام ساترا به‌عنوان بخشی از بدنه سازمان صداوسیما همچون فرماندهی است که میدان را خالی از رقیب و رفیق کرده است و می‌خواهد با گردانی خسته و با اسلحه برنو به جنگ ناوهای هواپیمابر برود. فرض پیروزی در خیال می‌تواند باشد اما حتی روی کاغذ هم این برنامه پیروز نیست.

۵۷۵۷