سپهر ستاری: اغلب افراد وقتی وارد یک حرفه میشوند تا آخر عمر آن را ادامه میدهند و کمتر پیش میآید فردی در دو حوزه کاملا متفاوت بتواند موفق شود و هر دو را در سطح بالایی ادامه دهد. کامران سلطانیزاده اما یک مورد نادر محسوب میشود که نه در دو حوزه، که در سه حوزه […]
سپهر ستاری: اغلب افراد وقتی وارد یک حرفه میشوند تا آخر عمر آن را ادامه میدهند و کمتر پیش میآید فردی در دو حوزه کاملا متفاوت بتواند موفق شود و هر دو را در سطح بالایی ادامه دهد. کامران سلطانیزاده اما یک مورد نادر محسوب میشود که نه در دو حوزه، که در سه حوزه کاملا متفاوت توانسته به موفقیت برسد. او در سالهای نوجوانی کشتیگیر بوده و سابقه حضور در کنار نفرات نامداری چون علیرضا دبیر، پژمان درستکار و علیرضا رضایی را هم دارد. او البته خیلی زود کشتی را کنار گذاشت و اکنون به عنوان داور حرفهای در مسابقات داخلی و خارجی سوت میزند. سلطانیزاده همچنین صاحب صرافی است و ریاست کانون صران را نیز بر عهده دارد. او همچنین در دانشگاه دامپزشکی خوانده و در مقطعی حتی عضو هیات مدیره تعاونی مسکن دامپزشکان هم بود. کسی که انگار به دنیا آمده تا نشان دهد انسانها میتوانند در حوزههای مختلفی فعالیت کنند و به موفقیت برسند.
این داور بینالمللی کشتی مهمان کافه خبر بود و در خصوص فراز و نشیبهای دوران ورزشی خود و وضعیت این روزهای کشتی ایران صحبت کرد که در ادامه آمده است:
شما اول صراف بودی و بعد کشتیگیر شدی یا برعکس بود و از اول در ورزش بودی؟
من سال ۱۳۶۹ اول راهنمایی بودم و کشتی را شروع کردم. پدر من نظامی بود و هر دو، سه سال به شهرهای مختلف میرفتیم و آن زمان ساری زندگی میکردیم. ساری یک قطب کشتی بود و ما یک باشگاهی به نام ویشتاسب در نزدیکی میدان امام (ره) ساری داشتیم و مربیمان هم آقای اسماعیل دنگه سرکی بود. ایشان سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۰ با آقای معزیپور مربی تیم جوانان بودند. در آن باشگاه با اینکه کوچک بود قهرمانان بزرگی هم حضور داشتند. به هر حال ساری یک اکوسیستم ورزشکار داشت. زمان ما هنوز مجید ترکان و عسگری محمدیان در اوج قهرمانی بودند یعنی قهرمانان سرشناسی در ساری داشتیم و این قضیه باعث جذابیت کشتی در ساری بود و باشگاههای متنوع داشتیم. آن زمان مراد محمدی در باشگاه ما بود که قهرمان جهانی شد و مدال المپیک گرفت و در آن موقع در نونهالان کشتی میگرفت و چهار سالی از ما کوچکتر بود. من در وزن ۶۹ کیلو بودم و مراد در وزن ۲۳ کیلوگرم کشتی میگرفت و خب نونهال و کوچک بود.
در نهایت هم همینطور سبکوزن بود و ۵۷ تا ۶۳ کیلوگرم کشتی میکرفت!
بله در همین حدود بود و استایلش این بود.
دیگر چه کسانی در باشگاه شما بودند؟
آقای حسین کریمی، سرمربی تیم ملی در المپیک هم در باشگاه ما حضور داشت. من معمولا در ردههای سنی مختلف در ساری مقام میآوردم و بعد از یکی دو سال عضو تیم نوجوانان مازندران شدم و به مسابقات کشوری میرفتیم و مقام هم میآوردیم. بعد در تیم جوانان و لیگ و دانشجویان کشتی میگرفتم و مقامهایی هم آوردم. سال ۱۳۷۳ در جام بینالمللی ناطق نوری دوم شدم که فینال به پژمان درستکار باختم و او به مسابقات جهانی رفت. جام برادران پورزند در رده امید بود که در ساری برگزار میشد و سوم شدم.
مجید خدایی فکر کنم همدوره شما بود؟
او بعد از ما آمد. فریدون قنبری بود که در ۸۲ کشتی میگرفت و من ۷۴ بودم. پژمان درستکار، ابوالفضل زینعلینیا بودند. علیرضا رضایی هم در ۸۸ بود. مسعود جمشیدی هم بود. مربی هم آقای معزیپور و ارسلان پیروز از تهران بودند و در مازندران آقای عزیز واگذاری، اسماعیل دنگه سرکی و مجید خدایی و آقای دباغی و خدا بیامرز حاج رحیم تبریزی و آقای هادیان هم بودند. در بین کشتیگیران آقای دبیر، بهنام و بهمن طیبی، رضا عظیمی و رضا عزیزی بودند. ما تقریبا در یک رده سنی و در اردوهای تیم ملی بودیم. آقای دبیر هم که در فدراسیون هر وقت او را میبینم ذکر خیر آن دوران را داریم. من و علیرضا دبیر همسن هستیم. ما متولد ۱۳۵۶ هستیم و پژمان درستکار متولد ۱۳۵۵ است.
برادران خادم هم ۳-۴ سالی از شما بزرگتر هستند.
فکر کنم ایشان متولد ۱۳۵۰ باشند. وقتی ما جوانان بودیم آقا رسول بزرگسالان بود.
نسل هیجانانگیزی داشتید. محمد طلایی هم با شما بود؟
ایشان از من بزرگتر است. زمانی که در اردوی تیم ملی جوانان بودیم لیگ کشور بود و ما را از محمودآباد که اردو داشتیم به ساری میبردند. آن موقع علیرضا رضایی کشتی میگرفت و ما را میبردند که لیگ را نگاه کنیم. آن زمان آقای اویس ملاح با محمد طلایی کشتی گرفتند که طلایی برنده شد. یادم است در سالن سیدرسول حسینی بودیم و تازه محمد طلایی به رده بزرگسالان آمده بود.
چی شد که ادامه ندادی؟
من در زمان دانشگاه که بودم ما از استان مازندران خارج شدیم و سمنان بودیم که به خوبی مازندران باشگاه و امکانات کشتی نداشت. با این حال من یکی دو سالی که دانشجو بودم به ساری میرفتم و در لیگ جوانان کشتی میگرفتم. یک تیمی به نام ایرانیت ساری داشتیم که اول شد و ۱۸ هزار تومان سال ۱۳۷۸ به ما جایزه دادند. من اکثر سالها در المپیاد دانشجویان مقام میآوردم. درس و دانشگاه هم سخت بود و خیلی نمیرسیدیم کشتی بگیریم.
در دانشگاه چی خواندی؟
من جراح دامپزشک هستم.
کلا در هر حوزهای سر رشته داری!
سابقه عضویت هیات مدیره تعاونی مسکن دامپزشکان را هم دارم.
یعنی کار و علاقه و حرفه شما چیزهای مختلفی بود و در هر سه هم حرفهای بودید.
بله انرژی ما زیاد بود و همه جا میرفتیم.
خودت را کشتیگیر میدانی یا دامپزشک یا صراف؟
من کشتیگیر که دیگر نیستم. دوران قهرمانی من گذشته و داوری هم شغل حرفهای در کشور ما نیست و تفریح سالمی در کنار شغل اصلی است. بیشتر بحث صرافی شغل اصلیام است و فعالیت صنفی که در کانون صرافان انجام میدهم. دامپزشکی هم من بیشتر فعالیت صنفی داشتم و الآن یکی دو سالی است که فاصله گرفتم و بیشتر صرافی را دارم.
چی شد که از کشتی به داوری رسیدی؟
محیط ورزش بسیار سالم و دوستداشتنی است. فرض کن با قهرمانان نوجوانان و جوانان مسافرت بروی و حال و هوای خوبی دارد. یعنی یک انرژی مثبتی به خودم انتقال میدهد و خیلی از استرسها و دغدغههای زندگی روزمره را در آن فاصله که در مسابقات هستیم فراموش میکنیم. این انرژی در بازسازی ما برای فعالیت کمک میکند و روحیه خاصی میدهد. من محیط ورزشی را خیلی دوست دارم.
اخیرا کشتی ما در مسابقات آسیایی حضور داشته. در فرنگی خیلی خوب بودیم ولی در آزاد ناامیدکننده کار کردیم.
کشتی فرنگی ایران به جهت پشتوانه جوانی که داریم معمولا قوی کار میکند. قبلا فرنگیکاران ایران اعتماد به نفس لازم را نداشتند ولی بعد از دوران طلایی المپیک خودباوری ما به جایی رسید که ما در کشتی فرنگی بعضی اوقات از آزاد جلو میزنیم. در مورد کشتی آزاد ما تیم نسبتا جوانی را بردیم و اکثرا نفراتی بودند که در تیم اصلی هم حضور دارند. دوتا حادثه باعث شد ما مدال نگیریم. حتی جایی که کشتیگیر سنگینوزن ما داشت حمله میکرد و خود ما گفتیم خوب است که الآن کشتیگیر ما گاردش را پایین بیاورد یا حتی خاک شود که فقط دو امتیاز بدهد. انتظار نداشتیم با حریف قاطی شود. کشتیگیران وقتی امتیاز میخواهند خودشان را به آب و آتش میزنند و درگیر شدن کشتیگیران در ثانیههای پایانی غیرحرفهای است.
خب مربی کنار تشک این را نگفت؟
من خودم کشتیگیر بودم. خیلی وقتها انقدر استرس بالاست که صدای تماشاگر را هم نمیشنوی و صدای مربی هم به گوش نمیرسد. به هرحال اینکه با آن قد از کشتیگیری که کوتاهتر است فن بخوری بد است.
خیلیها میگویند با حضور علیرضا دبیر حواشی کشتی زیاد شده و این مسئله فشار را روی کشتیگیران زیاد کرده است. موافق این ادعا هستید؟
معمولا استرس به جهت افزایش تنش ورزشکار راندمان او را کاهش میدهد. حالا هر استرسی باشد. بله به نظر من اگر بتوانیم کشتیگیران را از استرسها دور کنیم مثل استرس روانی، استرس مدیریتی، استرس غذایی و هر چیز دیگری. اگر این اتفاق بیفتد روی افزایش راندمان کشتیگیر تاثیر میگذارد.
کلا مدیریت علیرضا دبیر در فدراسیون کشتی را چطور دیدید؟
کاری به حواشی که در خصوص ایشان وجود داشته ندارم. به نظر من در بحث مدیریتی و افزایش رفاه کشتیگیران و زیرساخت فدراسیون کشتی کارهایی که در زمان ایشان انجام شده خیلی خوب بوده است. ایشان با توجه به تجربهای که در شورای شهر داشته اینجا هم خانه کشتی بسیار خوبی را آماده کرده و فضای کمپ بسیار خوبی برای کشتیگیران ساخته شده است. فکر کنم کمپ ورزشی ما در دنیا نظیر ندارد. من کمپ روسیه و آذربایجان را دیدم و به نظرم کمپ ورزشکاران ما در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. من حرف ایشان را قبول دارم که میگوید در کشور ما هم با امکانات کم میتوان کارهای بزرگ انجام داد. با سختی و کمبود بودجه کارهای خیلی خوبی انجام شده و تلاش ایشان برای جذب اسپانسر و هزینهها بسیار خوب است. ساختمان خوبی برای فدراسیون آماده شده و به جای ساختمان قبلی که کوچک بود استفاده میشود. از نظر ساخت و ساز چیزهایی به یادگار گذاشته شده که هر رئیس فدراسیونی بیاید در مورد امکانات مختلف دغدغهای نخواهد داشت.
در خصوص ایشان یک سری حاشیه هم وجود دارد. بعضی مصاحبههایی که میکند یا ویدئوی نماز خواندن در جلسه که باعث حاشیه شد. نظر شما در این خصوص چیست؟
افراد خاص حاشیههای خاصی هم دارند. قهرمانان دنیا و المپیک افراد خاصی هستند. قهرمانان فوتبال، کشتی، بسکتبال و بوکس و … همه رفتارهای خاصی دارند. شاید رفتارهایی که برای دبیر حاشیهساز شده از ما دیده شود خیلی مهم نباشد ولی جایگاهی که ایشان دارد حساسیتها را زیاد کرده است. به نظر من رفتارهای شخصی افراد نباید خیلی مورد قضاوت قرار بگیرد. رفتار و اعتقادات هر شخصی برای خودش قابل احترام است. خیلی از این موارد در دنیا حل شده که ما به اعتقادات افراد و رفتارها و نحوه مدیریت جلسات و خاصیتهای رفتاری خاص افراد وارد نشویم. شاید من آدم آرامی باشم و ایشان آدم سختگیری باشد و این به مذاق خیلیها خوش نیاید. شاید بخواهند از رفتارش ایراد بگیرند و زیر ذرهبین رفتن او حساسیتها را زیاد کرده است.
در زمانی که کشتی میگرفتید هم علیرضا دبیر با شما بود. در آن زمان همین شخصیت خاص و مدل رفتاری را داشت؟
ما در اردوها که بودیم معمولا باهم در زمان تمرین بیشتر ارتباط داشتیم و در خلوت هم نبودیم. ولی من چیزی که از علیرضا دبیر یادم است همیشه هوای ما شهرستانیها را داشت و خیلی به ما احترام میگذاشت. علیرضا دبیر، پژمان درستکار و علیرضا رضایی واقعا کسانی بودند که هوای ما که به عنوان کشتیگیرغریب میآمدیم را داشتند. کشتیگیر خیلی باانرژی، باروحیه، خوش سر و زبان و بامحبتی بود. علیرضا رضایی هم همینطور و هوای ما را داشتند. من در زمان ورزشی کوچکترین بیاحترامی و کملطفی از سمت آنها ندیدیم و همیشه دوستی ما وجود داشته و خاطرات خوشی از آنها داریم.
حسن یزدانی یکی از بهترین کشتیگیران ماست که افتخارات زیادی دارد ولی بابت شکستهای که مقابل تیلور داشته از او انتقاد میشود. شما در مسابقات جهانی در جو مسابقات حسن و تیلور بودهاید؟
فدراسیون جهانی معمولا جایگاهها را جدا میگذارد و ما خیلی با کشتیگیران ارتباط نداریم. میتوانیم برویم و ببینیم ولی چون درگیر مسابقات هستیم به اردو نمیرویم. حسن یزدانی کشتیگیر خاصی است که از نظر مدال بینظیر است و کشتیگیر بااخلاق و بیحاشیهای محسوب میشود. پکیج کاملی از اخلاق و مدال و افتخارات را دارد. بعد از چند دوره قهرمانی خب حریفان هم نمیایستند و کار میکنند و ضعفهای کشتیگیر قهرمان را بررسی کرده و براساس آن میآیند و طراحی تمرین میکنند. قطعا تیلور هم بررسی کرده و تاکتیکهای حسن را شناخته است. کشتیگیری که یکی دو تاکتیک خاص داشته باشد را بتوانی با گرو گرفتن دست و از کار انداختن یا افزایش توان بدنی متقابل نگه داری، او با چالش مواجه میشود. در مورد حسن و تیلور مشکل اصلی ایجاد استرس و هیجان در مبارزه است و یزدانی حساسیت و مسئولیت زیادی در مقابل برد و خوشحال کردن مردم به دوش میکشد. باید حساسیت کشتی یزدانی و تیلور را کم کنیم تا بار روانی مبارزه از دوش او برداشته شود و با آرامش خاطر بتواند کشتی بگیرد. در المپیک هم باخت حسن یزدانی به تیلور خیلی تلخ بود و مطمئنا یزدانی در آن کشتی بینظیر کار کرد و یک اتفاق خاص افتاد که بدشانسی بود وگرنه خیلی خوب کشتی گرفت و مدیریت کرد. او لایق برد در آن کشتی بود.
شما خودت هم زمانی که کشتی میگرفتی از نظر وزنی نزدیک به آنها بودی. وقتی مسابقه را میبینی نمیگویی مثلا الآن باید این کار را کرد؟
سبک کشتی یزدانی خاص است و واقعا او کشتیگیری است که کمفروشی نمیکند. بعضی ورزشکاران را اصطلاحا میگوییم کمکاری کردند. توان دارند ولی هنوز از آن استفاده نمیکنند. یزدانی ولی اینطوری نیست.
بعضیها مثل اطری کشتی دفاعی میگیرند ولی یزدانی فقط رونده است.
بهترین دفاع حمله است. در کشتی ۱۳۰ ما آقای معصومی ۴ امتیاز جلو بود و جایی که آمد دفاع کند فن خورد. بهترین کار حمله و نمایش حمله است تا کشتی را مدیریت کنی. حسن یزدانی نظیر ندارد و سرمایه ملی است.
بین جوانترها کشتی کدام را دوست داری؟
تیم جوانان که میرفتیم کشتی آقای ساروی، بالی، گلیج و نخودی را دوست داشتم. عموزاد را در جوانان خیلی کشتیاش را دوست داشتم. با برادران گرایی در امیدها باهم بودیم و کشتیگیر خیلی ریلکس و تاکتیکی است. وقتی اینها در دنیا قهرمان میشوند برای ما که داور هستیم هم یک کلاس کار است. ما به عنوان تیم داوری ایران با تیم ملی ارتباط خاصی داریم. در همه جای دنیا داوران ایرانی هم به عنوان بهترین دنیا شناخته میشوند. در مسابقات خیلی خوبی سوت میزنند. چون ایران کشتیگیران خیلی خوبی دارد و داوران رقابتهای خوبی را قضاوت میکنند.
بعضی وقتها انگار همین مسابقات قهرمانی جهان را در لیگ داخلی سوت میزنید!
دقیقا. مثلا آقای قاسمپور و گرایی قهرمانان دنیا هستند که در لیگ ما کشتی میگیرند. کشتیگیران خارجی بزرگی هم حضور دارند.
شما با داوران خارجی هم حتما در ارتباط هستید. نگاه آنها به کشتی ایران چگونه است؟ چقدر روی قدرت کشتیگیران ایرانی حساب میکنند؟
در فدراسیون جهانی مدرسان داوری همیشه از ایران به عنوان یک تیم قابل احترام در تاکتیک و تکنیک یاد میکنند. همیشه به زبان میآورند که تیم ایران خیلی خوب و قدرتمند است و همیشه به عنوان تیم صاحب نام و صاحب کشتی در دنیا یاد میشود. ما با خیلی مدرسان و افراد ردهبالا در داوری ارتباط نزدیک داریم و این را همیشه میگویند. حتی خیلی وقتها وقتی قهرمانان ما شکست میخورند اظهار ناراحتی میکنند و میگویند مثلا اینجا اشتباه کرد یا این تاکتیک را استفاده میکرد برنده میشد. کلا با ما ارتباط خوبی دارند و ایران تیم قابل احترامی است.
الآن گزارشگران کشورهایی که مسابقات آنها را داوری میکنید مثل آقای عامل نمیگویند این داور سر ما را برید؟
گزارش آنها به زبان داخلی خودشان است و ما خیلی متوجه نمیشویم ولی معمولا براساس شواهد این المپیک کمترین اشتباه را داشت. از جدیدترین تکنیکها فیلمبرداری هم استفاده شد و اینکه اشتباهات و چلنجها روی نمایشگر سالن نشان داده میشود.
پای VAR به کشتی هم باز شده!
بله و همه میبینند. فدراسیون جهانی به سمت شفافیت رفته است.
ولی کلا آقای عامل همیشه یا میگوید شیر مادر و نان پدر حلالت یا ناداوری رخ داده است!
ایشان خب خودش داور بوده و بعدا گزارشگری شده است. او کشتی را خوب میفهمد.
آیا در این حدی که میگوید داوریها ضعیف است؟
سطح داوریهای آسیا خیلی نسبت به کشورهای صاحب کشتی اختلاف دارد. چون مثلا کشتی چین تایپه اندازه ایران قوی نیست. به همین خاطر داوری ما هم از کشورهایی که صاحب کشتی نیستند قویتر است. در دنیا هم کشورهای اروپایی مسابقات و تورنمنتهای بیشتری دارند و داوران اروپایی خوب هستند. در آسیا هم ایران واقعا داوران خوبی دارد. همیشه داوران ایران را قابل اعتماد میدانند.
کشتیهای سریال یاغی چقدر به واقعیت نزدیک بود؟
من این سریال را ندیدم و خیلی اشراف ندارم و فقط تیزرهای آن را دیدم.
ولی خیلی روی علاقه جوانها به کشتی تاثیر داشت.
بله. فرهنگسازی در همه جای دنیا وجود دارد. مثلا ژاپن از طریق کارتون فوتبالیستها به آرزوهایش رسید. فرهنگسازی از طریق رسانه خیلی میتواند به ورزش کمک کند. ما باید این را در ورزش نهادینه کنیم. از رسانهها برای ایجاد انگیزه کمک بگیریم. هر ورزشکاری که به سمت باشگاه هدایت کنیم یک فرد سیگاری و معتاد از جامعه حذف شده و یک فرد مفید اضافه شده است. بهترین سرمایهگذاری برای اشتغالزایی این است که سرمایهها را به سمت ورزش سوق دهیم.
بیشتر بخوانید:
۲۵۸ ۲۵۸
نخستین المپیاد ورزشی کارکنان بانک سینا در 5 رشته به صورت سراسری و متمرکز به تفکیک آقایان و بانوان با حضور قریب به 400 ورزشکار برگزار شد.
شرکت بیمه پارسیان بهعنوان یکی از پیشروترین شرکتهای فعال در صنعت بیمه کشور در جدیدترین طرح خود تحت عنوان طرح فراز زندگی، ورزشکاران، داوران و مربیان کشور را تحت پوشش خدمات بیمهای خود قرار داده است.
مسابقات قهرمانی فوتسال جام استارکاپ با قهرمانی بانک کارآفرین به پایان رسید.
دختران قایقران ایران در روئینگ یکنفره و دونفره قهرمانی زیر ۲۳ سال آسیا اول شدند و به مدال طلا رسیدند.
دیدگاه بسته شده است.