سهم حداقلی زنان در سینمای دفاع مقدس

سوتلانا آلکسیویچ، نویسنده برنده جایزه نوبل کتاب معروفی دارد به نام «جنگ چهره زنانه ندارد»، کتاب روایتی از حضور زنان شوروی در جنگ جهانی است اما عنوان کتاب را می‌توان درباره بسیاری از روایت‌های رسمی درباره رویدادهای بزرگ تاریخ به‌کار برد. روایت‌های بسیاری از تحولات مهم تاریخ در منابع مختلف ثبت شده است که در […]

سوتلانا آلکسیویچ، نویسنده برنده جایزه نوبل کتاب معروفی دارد به نام «جنگ چهره زنانه ندارد»، کتاب روایتی از حضور زنان شوروی در جنگ جهانی است اما عنوان کتاب را می‌توان درباره بسیاری از روایت‌های رسمی درباره رویدادهای بزرگ تاریخ به‌کار برد. روایت‌های بسیاری از تحولات مهم تاریخ در منابع مختلف ثبت شده است که در آن‌ها خبری از «چهره زنانه» نیست. براساس همین روایت‌ها هم معمولا نقش بخش عمده‌ای از بازیگران اصلی میدان تحولات بزرگ ذیل روایت‌های مردانه، نادیده مانده است.

در تاریخ معاصر ایران هم تحولات بسیاری رقم خورده که در صدر آن‌ها انقلاب اسلامی ایران و هشت سال دفاع مقدس است. واقعا تا به امروز چقدر به «چهره زنانه» این تحولات فکر کرده‌ایم؟ حتی در جریان سینمای دفاع مقدس و سینمای انقلاب هم تا همین چند ساله پیش تنها شاهد درخشش مردان قهرمان بودیم و کمتر سراغ از زنان قهرمان می‌گرفتیم.

واقعیت این است که نه فقط جنگ و انقلاب که هر تحولی در بطن خود چهره‌ای زنانه هم دارد و این ماییم که در روایت‌گری گاهی این چهره را نادیده می‌گیریم و فراموش می‌کنیم در نبود زنان قهرمان، مردان قهرمان هم فرصت ظهور و بروز پیدا نمی‌کردند.

«سینمای دفاع مقدس» را می‌توان بومی‌ترین ژانر در سینمای ایران توصیف کرد. ژانری که در نیمه دوم دهه ۶۰ و متأثر از تحولات جنگ تحمیلی در سینمای ایران متولد شد و تا میانه دهه ۷۰ چنان با قدرت مسیر تثبیت خود را طی کرد که تبدیل به یکی از مهمترین گونه‌های سینمای ایران هم در چرخه تولید و هم در چرخه اکران شد. به‌گونه‌ای که در آن سال‌ها غالبا این فیلم‌های دفاع مقدسی بودند که صدرنشین گیشه سالانه سینمای ایران می‌شدند.

با این همه اما تولید «سینمای دفاع مقدس» در سال‌های جنگ و تمرکز فیلمسازان بر روایت آنچه در خط مقدم در جریان بود، سبب شد که در فرآیندی طبیعی سهم زنان از ویترین سینمای دفاع مقدس به حداقل ممکن برسد و در بخش عمده‌ای از فیلم‌های مهم مرتبط با جنگ، شاهد غیبت کاراکترهای زن باشیم.

رسول ملاقلی‌پور یکی از اولین فیلمسازان دفاع مقدس بود که در فیلم «نجات‌یافتگان» نقشی تعیین‌کننده برای یک پرستار زن در نظر گرفت. فیلمسازی که بعدها در فیلم‌هایی چون «هیوا» و «میم مثل مادر» هم ثابت کرد که دغدغه جدی در زمینه به تصویر درآوردن نسبت «زنان» با «جنگ» دارد.

ابراهیم حاتمی‌کیا هم که زمانی پرچم‌دار فیلم‌های دفاع مقدسی بود، با فاصله گرفتن از فضای ملتهب خط مقدم، زمانی که دوربین خود را به فضای شهری آورد در اکثر فیلم‌های خود که همچنان نسبتی مستقیم با مفاهیم مرتبط با دفاع مقدس داشتند، سهم ویژه‌ای برای شخصیت‌های زن در نظر گرفت. از فیلم‌هایی چون «آژانس شیشه‌ای» و «از کرخه تا راین» گرفته تا «به نام پدر» و «برج مینو»‌ او هر چند تصویری در حاشیه اما قدرتمند و تأثیرگذار از زنان ارائه کرده است. تصویری که در فیلمی مثل «بادیگارد» به اوج خود می‌رسد.

در جریان سینمای دفاع مقدس فیلمسازان دیگری چون کمال تبریزی در «شیدا»، محمدعلی باشه‌آهنگر در «فرزند خاک» و «بیداری رویاها» و یا احمدرضا درویش در «کیمیا» همواره نیم‌نگاهی جدی به نقش تأثیرگذار زنان داشته‌اند.

آنچه رخشان بنی‌اعتماد در فیلم «گیلانه» به تصویر درآورد را هم می‌توان یکی از ماندگارترین تصاویر از حماسه‌آفرینی زنان ایرانی در سال‌های پس از جنگ قلمداد کرد. تجربه‌ای که سال‌های بعد نرگس آبیار هم در فیلم «شیار ۱۴۳» آن را تکمیل کرد تا سینمای ایران از بازنمایی تصویر زنانی که تمام زندگی‌شان متأثر از دفاع مقدس بوده است، محروم نماند.

منیر قیدی را می‌توان یکی از پرچم‌داران تثبیت تصویر زنان در بطن تحولات دفاع مقدس قلمداد کرد. فیلمسازی که ابتدا با فیلم «ویلایی‌ها» روایتی تأثیرگذر از حضور مادران و همسران رزمندگان ایرانی در پشت‌جبهه و پشتیبانی آنان از قهرمانان حاضر در خط مقدم ارائه کرد و در گام بعدی فیلم «دسته دختران» را با تصاویری بکر از حضور زنان در میدان جنگ به تصویر درآورد.

آنچه در این گزارش مختصر مرور شد، بازخوانی سهم زنان از یکی از مهمترین ژانرهای فیلمسازی در سینمای ایران طی چهاردهه گذشته بود که می‌توان آن را به دیگر گونه‌ها و حوزه‌های فیلمسازی هم گسترش داد و براساس نتایج آن‌ها عملکرد سینماگران ایران آسیب‌شناسی کرد. اتفاقی که برگزاری رویدادی از جنس اولین جشنواره فیلم «حوا» که تمرکز ویژه‌ترین بر تصویر زنان در سینمای ایران دارد، فرصتی مغتنم برای رقم خوردن آن است.

۵۷۲۴۵