این مبارزهای است برای پس گرفتن روح مشروطه از مصادرهگرانش، با هر ایدئولوژی و ظاهری؛ مبارزه برای ساختنِ زن و مناسبات جنسی به شکلی جدید، برای فراتر بردن زندگی از مرزهای حاکمیت و برای «آزادی سیاسی». آنچه به زن-زندگی-آزادی وجهی انقلابی میدهد نه تلاش آن برای تسخیر مجدد دولت و برگرداندن وضعیت به مسیر ضروری تاریخ که تلاش برای رفع انحصار حکومت بر سیاست است.
ویکتور فرانکل بانی لوگوتراپی یا روان درمانگری معنایی، در کتاب خواندنی اش “آری به زندگی” می نویسد: “انسان بودن چیزی غیر از آگاه و مسولیت پذیر بودن نیست” (۱۳۹۹: ۶۵). شجاع، معناجو، متفکر، امیدوار و نقاد بودن و زیستن، راهبردهایی است برای خوب بودن، خوب شدن و خوب زیستن.
اعتراضات اخیر مخصوص دهه خاصی نیست؛ معمولاً کسانی بیشتر دیده میشوند که جلودار باشند، در حوادث اخیر چه کسانی جلودار بودند؟ کسانیکه جرات و جسارت بیشتری داشتند. طیف اعتراضها وسیع بود و شامل یک دهه یا دو دهه و حتی شامل یک جنس نمیشد، اما نوع بروز و ظهور آن بهگونهای بود که دهه هفتادیها و هشتادیها بیشتر دیده شدند. بنابراین چه بسا یک جوان به جایی رسیده که احساس میکند دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد در کنار اینکه نسبت به ایجاد تغییرات در آینده هم نومید است.
کیومرث اشتریان رییس انجمن علوم سیاسی در یادداشتی به بررسی وضعیت آینده کشور پس از اعتراضات پرداخته است.
نمی دانم اکنون که آغاز آذر است این جنبش کارش به کجا می کشد و آبستن "انقلاب" است یا نه، اما فرقی نمی کند حتی اگر شاهد پسا جمهوری اسلامی هم نباشیم، جامعه منتظر تغییر است. جمهوری اسلامی در فردای این جنبش، همانی نخواهد بود که هست. در هر حال ته ذهن جامعه این است که انقلاب یا شبه انقلابی در راه است. این دقیقا درون مایه انتظاریست که در جامعه می بینیم.
پیروزیها گاه مقدمه شکستهای بزرگ هستند. من تصور میکنم آنچه امروز در ایران جریان دارد نتیجه پیروزیهای کوچکی است که نظام سیاسی و کارگزارانش زمانی از آنها خیلی خوشحال بودهاند اما خطر بزرگ پنهان در فردای این پیروزیهای را ندیدند.
باز هم به نظر میرسد، حاکمیت با نوعی انسداد روبهرو است و منطق تحولات را درک نمیکند. شعارها کاملا رادیکال شدهاند و متاسفانه (کلمه متاسفانه را آگاهانه به کار میبرم) بسیاری از پردهها دریده شدهاند.
در بحبوحه ناآرامیهای اخیر جامعه ایران بحثهایی به میان گذاشته میشود که بسیار مجادلهبرانگیز است که در برخی موارد نشان از درک نادرست تاریخ اجتماعی ایران دارد. نادرستیهایی دراینمیان وجود دارد که به برخی اشاره میشود.
سیدمحمد خاتمی گفت: ایران عزیز این روزها حال خوشی ندارد و جسم مجروح و روح آزردهٔ آن چشم به آینده بهتر دوخته است.